قتلِ خواجه وجیه الدّین زنگی [ 685 هـ ]
و چون قاضی مَحکمۀ اَزَل به قلمِ قضا نوشته بود که خطّۀ خُراسان از اَشراف و اَعیان خالی ماند [ هم ] در تضاعیفِ این حالات به سَعایتِ اَرکانِ دولت ، مَزاجِ ایلخان بر خواجه وجیه الدّین زنگی که در مَکارمِ اخلاق و مَحاسنِ اوصاف سرآمدِ سرورانِ آفاق بود مُتغیّر شده فرمان داد تا او را بگرفتند و خواجه چون دانست که مهمِّ او خالی از صعوبتی نیست به خواصّ و مقرّبانِ پادشاه ضراعتنامه ها نوشت از آن جُمله در مُفَتَّح مکتوبی که به طوغان قُهستانی اِصدار کرده بود ، در تضرّع و تشفّع مبالغه ها نموده این بیت درآورد : بیت
بُوَد جانا غمِ هجران تو هر باری سخت
رحم کُن بر من دلخسته که کار این بار است
و عاقبت او نیز به تیغِ ت و قَهر کُشته شد . مرقدِ صاحب دیوان و اولادِ آن جناب در چَرنداب تبریز است . و الله اعلم .
تاریخ روضۀ الصّفا ، مجلّد پنجم ، تألیف میرخواند ، تصحیح ؛ جمشید کیانفر ، انتشارات اساطیر ، چاپ دوم ، 1385 ، ص 4165 ـ 4166
، ,زنگی ,الدّین ,وجیه ,خواجه ,خالی ,وجیه الدّین ,الدّین زنگی ,خواجه وجیه ,کار این ,این بار
درباره این سایت