سربدار يا سربدال ؟
اين اصطلاح در بعضى منابع بهصورتِ سربدال » آمده كه قابل توجّه است . سربدال » بايستى مخفّف سرابدال » بوده باشد .
اَبدال جمع بَدَل است . اين اصطلاح ، در طريقتِ صوفيان يكى از درجاتِ سلسله مراتبِ تصوّف بوده است . آنها نفوذِ عميقى در بينِ مردم داشتند و خصوصاً در حفظِ نظم و نَسَقِ مَحلّات و كُوى و بَرزنِ شهرها نقشِ زيادى اِعمال مى كردند . اَبدال در سلسله مراتبِ صوفيان ، پنجمين درجه بود . اين سلسله مراتب ، دَه درجه داشت كه عبارت بودند از : ( ١ ) اَقطاب ؛ ( ٢ ) امامان ؛ ( ٣ ) اوتاد ؛ ( ۴ ) افراد ؛ ( ۵ ) اَبدال ؛ ( ۶ ) نُجباء ؛ ( ٧ ) نُقباء ؛ ( ٨ ) عَصایب ( قُشون ) ؛ ( ٩ ) حكما يا مفردون ؛ ( ١٠ ) رجبيون
اَبدال ، كه رقباء يا محافظين هم ناميده مى شدند ، در همه جا بودند. از كارهاى آنها پيروزى بر دشمن و دفعِ مصایب از سر مسلمين بود . اين اصطلاح در طرایقِ دراويش نيز به كار مى رفت .
اَبدال بعدها معنى عوض كرده و در ميانِ لوطيها و پهلوانان نيز به كار گرفته شد .
سربدال » سردسته و رئيس اَبدال » را مى گفتند . از آنجا كه در عهدِ سربداران ، تصوّف و عرفان مقام والايى يافته بود و جناحِ شيخيان را دراويش نيز مى ناميدند ، لذا مورّخين اصطلاحِ سربداران » را در خصوص آنها به كار برده اند . با اينكه از سلسله مراتبِ تصوّف در ميانِ شيخيان چيزى ننوشته اند ، ولى امكان دارد كه اين سلسله مراتب در بينِ آنها نيز معمول بوده است . اين را از اصطلاح سربدالان » كه بعضى از مورّخين درباره آنها به كار برده اند ، مى توان دريافت .
قيام شيعي سربداران ، یعقوب آژند ، نشر گُستره ، چاپ اوّل ، 1363 ، ص 353
، ,؛ , ,» ,كه ,اَبدال ,به كار , سربدال ,سلسله مراتبِ ,سربدال » ,بوده است ,سلسله مراتبِ تصوّف
درباره این سایت